مانایی یک متن

نگاهی به رمان «از چشم‌های شما می‌ترسم»

شهرزاد توتونچی

نوشته‌ی فرخنده حاجی‌زاده

صدای دانگ، دانگ، دانگ… ۱۲ بار می‌پیچد توی سرت. ساعت ۱۲ ظهر است، تیغ آفتاب وسط آسمان است و عقربه‌های ساعت به وصال رسیده‌اند، آفتاب نشانه عشق است و توجه بی‌اندازه مانا (شخصیت اصلی داستان) به آفتاب او را متهم به آفتاب پرستی می‌کند. ساعتِ ۱۲ وضوح و روشنی آشکار تمامی حوادث را نشان می‌دهد مثل روزِ روشن، عقربه‌ها در ساعت ۱۲ مماس می‌شوند و عشق به اوج می‌رسد، اما در ساعت ۱۲ قرار است روزی در کرمان کسوفی رخ دهد؛ این روز یکشنبه ۲۹ آذر است. پس عشق و آفتاب برای مدتی پنهان و گم می‌شوند. همان‌گونه که عقربه‌های ساعت سمبل فاصله‌های انسانی و فاصله‌ی شخصیت‌های داستان‌اند که هم به طور فیزیکی و هم به لحاظ روحی از هم دور می‌شوند.

ادامه مطلب را از فایل زیر دانلود کنید:

manaeiye-yek-matn

درباره

بدون دیدگاه

ارسال دیدگاه