نقد و بررسی خاله سرگردان چشم‌ها (بخش ۱)

در کارگاه شعر و قصه دکتر رضا براهنی

در سال ۱۳۷۳ پس از چاپ کتاب «خالۀ سرگردان چشم‌ها» ابتدا در کارگاه شعر و قصه دکتر رضا براهنی جلسه‌ی نقد و بررسی این کتاب به وسیله‌ی اعضای کارگاه برگزار شد. در پایان همان جلسه به پیشنهاد آقای براهنی و تأیید دوستان کارگاه تصمیم گرفته شد که بررسی این کتاب در جلسه‌یی عمومی‌تر و بزرگ‌تر صورت بگیرد.

روز جمعه ۱۳۷۴/۲/۸ در منزل خانم پری ایرانمنش به کوشش اعضای کارگاه از ساعت ۴/۳۰- ۹/۳۰ بعدازظهر با حضور تعداد زیادی از نویسندگان، شاعران و علاقمندان ادبیات نقد و بررسی کتاب «خالۀ سرگردان چشم‌ها» برگزار شد.

سال‌ها از تعطیلی اجباری کارگاه به دلیل مهاجرت آقای براهنی می‌گذرد. در این مدت نه تنها بسیاری از اعضای کارگاه و خود آقای براهنی پیوسته نوستالژی بازگشت به آن زیرزمین و غرق شدن در وادی ادبیات را در سر داشتند؛ بلکه تعداد زیادی از خبرنگاران و دوستداران ادبیات نیز نسبت به چگونگی برگزاری جلسات این کارگاه کنجکاو بوده‌اند.

وقت گوش کردن نوارهای این دو جلسه و تنظیم مطالب آن‌ها برای انتشار بی‌اراده راه افتادم. زنگ‌ خانه‌ای در گلستان پنجم را فشار دادم. از پارکینگ گذشتم. از پله‌های کوتاه زیرزمین پایین رفتم. نگاهی به استکان‌ها و قندان داخل سینی انداختم. پیچ‌ سماور را چرخاندم و روی کاناپه‌ی کنار ستون نشستم. کیفم را گذاشتم روی موکت زنگاری کف زیرزمین و کلاسور را روی پاهایم. دوستان آمدند. هرکدام، در جایی نشستند. دیدارها تازه شد. بحث درگرفت. حرف، حرفِ شعر و قصه بود و هنر. زمان گذشت. دکمه‌ی ضبط تقی کرد و بالا پرید. نوار را عوض کردم. افسوس خوردم که چرا در سال‌هایی که مجله ی بایا لغو امتیاز نشده بود این نوارها پیاده و چاپ نشد.

حدس می‌زنم دوستان کارگاه نیز با خواندن این مطلب چون من راه خواهند افتاد تا زنگ خانه‌یی در خیابان پاسداران را به صدا درآورند.

توضیح:

۱- برای نشان دادن فضای ادبی کارگاه و شنیدن صداهای متفاوت درون آن از یک دست کردن و ویرایش مطالب خودداری کردم؛ مگر در موارد جزئی که کلمه یا جمله‌یی تکرار شده بود.

۲- در مواردی که کلمه ها یا جمله ها‌ به درستی شنیده نمی‌شدند یا نامفهوم بودند و احتمال اشتباه وجود داشت نقطه‌چین گذاشته شد.

۳- بیوگرافی خانم پروشات کلامی و آقای علی معصومی که به وسیله‌ی خانم فریبا صدیقیم که درآن جلسه قرائت شد و در اینجا آورده شده مربوط به سال ۱۳۷۴ است. طبیعی است که از آن زمان تاکنون هر کدام از این دوستان عزیز فعالیت‌های ادبی و فرهنگی گسترده‌تری داشته و آثاری منتشر کرده‌اند؛ دسترسی به بیوگرافی جدید این عزیزان با یک جستجوی ساده‌ی اینترنتی امکان‌پذیر است.

۴- در جلسه‌ی نقد عمومی چند نفر دیگر نیز صحبت کردند که بنا به خواست خودشان یا غیر مرتبط بودن بحث‌ها با کتاب «خالۀ سرگردان چشم‌ها» آن صحبت‌ها در اینجا نیامده است.

ادامه مطلب را از فایل زیر دانلود کنید:

khaleye-sargardane-cheshmha-1

درباره

بدون دیدگاه

ارسال دیدگاه