زمین از خون جوشید

اجرای دیگری از معناها در مجموعه شعر «طلعت منم!»/ فرخنده حاجی زاده
علی باباچاهی

الف
شعر اعترافی بیان حال و شرح احوال شاعر است، به گونه ای کم و بیش مستقیم! شعر اعترافی به نحوی محتاطانه و طبعا غیرجسورانه از شعر قدمایی فاصله ای زیبایی شناختی می گیرد. در عرصه وزن نیز شاعر باز هم به طور محتاطانه ای از حد مجاز وزن عروضی عدول می کند و با رعایت وزن عروضی، تنها به کوتاه یا بلند کردن مصراع ها رضایت می دهد. ایضاح اتوبیوگرافیک، چنانچه با بیانی منثور هم عرضه شود شعر اعترافی نامیده می شود. شعر اقناعی؛ شعری است که از وجوه ایضاحی و اتوبیوگرافیک شعر اعترافی فاصله گیری می کند و بر مبنای نقطه عزیمت هایی خاص همچون مرکزیت شعر، تشکل اورگانیک و… به ابداع و نوآوری می پردازد. شعر اقناعی به بسط ظرفیت های ناتمام شعر دیگران نیز توجه دارد. در نمایشنامه «اورفه» ژان کوکئو یکی از شخصیت ها به دیگری که شاعر نام آوری است می گوید بدی کار تو در این است که در افراط برای نوآوری، حدی را رعایت می کنی. در جای دیگری ادونیس می نویسد من برای نوآوری نمی توانم حد و مرزی قائل نباشم در غیر این صورت من به جای این که یک مدرنیست باشم یک تروریست خواهم بود. الیوت در این حال و هوا می گوید آسیب حرص و ولع برای نوآوری چیزی کمتر از آسیب عقب ماندگی نیست. شخصیت دیگری بر این باور است که اگر شعر از حوزه ی مطالعه ی چند تن از دوستان شاعر بیرون نرود، تبدیل به یک شرکت سهامی خاص شده است.

به هرصورت شعر اقناعی تا آستانه خطر کردن در نوآوری پیش می رود و در این میان اما خواننده را به این دلیل که شاعر مرزی برای نوآوری نمی شناسد از دست نمی دهد. شعر اقناعی در مقایسه با شعر اعترافی سطح توقع هنری مخاطب را کمی بالاتر می برد و او را به نوعی بصیرت و فرزانگی در زمینه کارکردهای زبان و …. نزدیک می کند. هنجارشکنی در شعر اقناعی چندان غیرمنتظره به نظر نمی رسد. شعر استفهامی؛ در پیوند با شعر اقناعی قابل تصور است، اما معمولا در نقطه عزیمت های خود برای نوآوری با هم تفاوت هایی دارند. با این توضیح که شعر استفهامی به پیشواز صورت بندی ها و وجوه صوری غیرآشنا و غیرمنتظره ای می رود و در زمینه جسارت ورزی گاه خسارت هایی را هم به بار می آورد. شعر استفهامی در بلندپروازی های خود امور مسلم و قواعد شعر ثبت شده مدرن را به بازی می گیرد. در این صورت اگر شعر اقناعی به قواعد از پیش آماده ای همچون، مرکزگرایی، ثنویت باوری، و روابط خطی و … وفادار می ماند.
از درون شعر استفهامی می توان این مولفه ها را استخراج کرد: تردید در مطلقیت باورها. توجه به زمان روانشناختی در برابر زمان خطی، تردید در پاسخ های قطعی، عدم توجه به اصول و قواعد از پیش تعیین شده، توجه به احتمالات و امور حاشیه ای و… این نکته را اضافه کنم که مسائلی همچون نقیضه پردازی، پراکنده نویسی، لذت گرایی های فن محورانه در یک اثر شعری باید به یقینی غریزی بدل شود و یا همچون آزمونی تصادفی یا کنشی غیرعمدی به نظر آید تا نتایج مضحکی به بار نیاورد.

ادامه مطلب را از فایل زیر دانلود کنید:

babachahi

درباره

بدون دیدگاه

ارسال دیدگاه